یافتن پست: #انگیزه

♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







♥•٠·˙
مجری : کجا بودی پسر عمه؟
پسرعمه: رفته بودم کتابخونه که درسامو بخونم دیگه!
مجری: کتابخونه بودی یا استخر؟
پسرعمه: کتابخونه
مجری: پس چرا مایو پاته؟
پسرعمه: آخه میخواستم غرق درس خوندن شم!
مجری: میدونی وقتی دروغ میگی دماغت دراز میشه؟
پسرعمه: فدای سرت،خواستم برم دانشگاه عملش میکنم!
مجری: ینی پینوکیو آخرش آدم شد تو نشدی!
پسرعمه: اون یه فرشته مهربون پیشش بود انگیزه داشت، من بدبخت دارم با گاو و گوسفند زندگی میکنم، همینی که هستم هم از سرتون زیاده!






دیدگاه  •   •   •  1393/06/22 - 20:16
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
از خدا پرسیدند : انگیزه ای از افریدن پسرا داشتی ؟
خدا نگاهی به جبرئیل کرد و گفت

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مگه نگفتم با خاک های اضافی مسخره بازی درنیارید

دخترا جیغ دست هورررررررررررررررررررررررررررررررررا
2 دیدگاه  •   •   •  1393/06/1 - 14:52
+1
-2
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥



ورزش کردن ، انگیزه میخواد .......
دیدگاه  •   •   •  1393/05/24 - 17:00
+4
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺭﻓﺘﻢ ﺭﺍﯾﺘﻞ ﺑﮕﯿﺮﻡ
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﺍﺕ ﺍﺯ ﺧﺮﯾﺪ ﺭﺍﯾﺘﻞ ﭼﯿﻪ؟
ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﺍﯼ ﻧﺪﺍﺭﻡ. ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺗﻠﻔﻨﯽ
ﺩﺍﺭﻡ .
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺘﻮﻧﺴﺘﯽ ﯾﻪ ﺳﯿﻢ ﮐﺎﺭﺕ ﺍﯾﺮﺍﻧﺴﻞ
ﺩﯾﮕﻪ ﺑﮕﯿﺮﯼ .
ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﻪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﻫﻢ ﺧﻄﻢ ﺭﻭ ﻋﻮﺽ ﮐﻨﻢ ﺑﺎﺯﻡ
ﺷﻤﺎﺭﻣﻮ ﺩﺍﺭﻩ .
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﻣﮕﻪ ﮐﯿﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺰﺍﺣﻢ ﺗﻠﻔﻨﯽ؟
ﮔﻔﺘﻢ: ﺧﻮﺩ ﺍﯾﺮﺍﻧﺴﻞ
ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭼﻄﻮﺭ؟؟؟؟
ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻫﺮ ﮐﺪﻭﻡ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﺎ 3 ﺑﺎﺭ ﺑﻬﺖ
ﭘﯿﺎﻡ ﺑﺪﻥ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﯽ !!!!
8282
135
Mizban
Mosabeghe
0901
*Irancell*
Vitrin
Football
Jazireh
Hooshmand
WoOoOoW
GPRS
+988083
Mizbane sms
*7#
Irancell
84885
Shahgoosh
Takhfif
Pishvaz
MOSABEGHE
ﺑﻬﻢ ﺣﻖ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺣﺮﻓﯽ ﯾﻪ ﺳﯿﻢ ﮐﺎﺭﺕ
ﺑﻬﻢ ﺩﺍﺩﻥ ﻭ ﺍﺯﻡ ﺗﺸﮑﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﺎﺑﺖ ﺣﺴﻦ
ﺍﻧﺘﺨﺎﺑﻢ .
دیدگاه  •   •   •  1393/05/16 - 19:50
+3
korosh
korosh



ایمان موسوی هم اشفاگری کرد: دوست خانوادگی قلعه نویی 50 میلیون تومان از من پول گرفت!



 

پرسپولیس نیوز :  ایمان موسوی می گوید:«گفتند 6 میلیون چکم را پاس کن، در دربی فیکس هستی!»



نزدیک به یک سال و اندی سکوت و ناگهان شکستن آن. سکوتی که وقتی می شکند در آن حرف های مهمی نفهته است. حرف از ایمان موسوی است و ناگفته های «کوچکی» که از دوران حضورش در استقلال به زبان می آورد. او بعد از مصاحبه جنجالی جواد نکونام، لب به سخن می گشاید و حرف هایی می زند که می تواند در تاریخ فوتبال ایران بسیار مهم و به یادماندنی باشد.


 


او ماجرای پولی را تعریف می کند که نکونام کدهایش را داده بود؛ پولی که دوست نزدیک امیر قلعه نویی در استقلال از او گرفته بود. موسوی داستان هایی تعریف می کند که می گوید بخش کوچکی از آن اتفاقات هستند. از شبی می گوید که در بیمارستان بستری شد و تا مرگ رفت اما استقلالی ها سراغش نیامدند. این شما و این مصاحبه ای جنجالی از بازیکنی که روزهای تلخی را در استقلال سپری کرد.


 


جواد نکونام روز گذشته با خبرورزشی مصاحبه ای انجام داد و غیرمستقیم از اتفاقاتی که برای تو در استقلال رخ داد، حرف زد. دوست داریم از زبان تو صحت این ماجراها را بشنویم.


اول از همه بگویم برای من استقلال یعنی عشق. روزی که بازیکن این تیم شدم، انگار به تمام آرزوهای زندگی ام رسیده ام. بازی در تیمی که خیلی بازیکن بزرگ داشته و هرکسی شانس بازی در آنجا نصیبش نمی شود. مخصوصا امیر قلعه نویی من را خواسته بود. همیشه آرزو داشتم در این تیم بازی کنم، پس وقتی به آنجا رفتم انگیزه بسیاری داشتم. همه چیز از اولین مسابقه ای شروع شد که برای مقابل گهر گل زدم و خبرنگاری پرسید تو خیلی پاچه خواری امیر قلعه نویی را می کنی. کسی که من را می شناسد می داند علاقه ام را پنهان نمی کنم. اگر حرفی می زنم از روی علاقه است. همانجا گفتم من احتیاجی به پاچه خواری ندارم، با بازی کردن خودم را نشان می دهم. این حرف ها باعث شد تا برایم اتفاق تازه ای بیفتد. یک جورهایی می توانم بگویم روزهای تلخ من از همانجا شروع شد. در بازی بعدی مقابل آلومینویم هم گل سه امتیازی زدم ولی در بازی ساپیا نیمه اول تعویض شدم و بعد از آن رفتارها عوض شد. دیگر خبری از آن تماس ها نبود که ایمان جان ما تو را دوست داریم و می خواهیم به استقلال بیایی. دومین مشکل من در استقلال، داشتن یک ماشین خوب بود. خیلی ها فکر می کنند فوتبالیست ها آدم های ثروتمندی هستند. وقتی با آن ماشین به تمرین استقلال رفتم بعضی ها فکر کردند من بچه پولدارم در حالی که نمی دانستند همان ماشین را قسطی خریده ام و پول زیادی ندارم. هر چه از نفت تهران گرفته بودم، سرمایه زندگی ام بود.


کمی داستان را باز می کنی؟ جواد نکونام از پولی حرف زد که یکی از نزدیکان امیر قلعه نویی از تو گرفته است.


بعد از جدایی از نفت، تمام سرمایه ام 50 میلیون تومانی بود که از ته مانده قراردادم باقی مانده بود. ماشینم را قسطی گرفته بودم و باید قسطش را می دادم. اتفاقا رنگ ماشینم به عشق استقلال آبی بود.یکی از نزدیکان قلعه نویی که فکر می کرد چون چنین ماشینی سوار می شوم، پس پولدار هستم. و به من گفت چرا پولت را در بانک گذاشته ای،

آخرین ویرایش توسط korosh در [1393/05/8 - 13:53]
2 دیدگاه  •   •   •  1393/05/8 - 13:52
+1
-2
alijoon
alijoon
مردم اغلب , بی انصاف ,بی منطق وخود محورند ولی آنان راببخش
اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می كنند ولی مهربان باش
اگرشریف و درستكار باشی فریبت می دهند ولی شریف ودرستكارباش
نیكیهای امروزت رافراموش می كنندولی نیكوكارباش بهترینهای خودرابه دنیاببخش حتی اگرهیچگاه كافی نباشد
و درنهایت می بینی كه هر آنچه هست همواره میان تو و خداوند است نه میان تو و مردم

(کوروش کبیر)
دیدگاه  •   •   •  1393/04/19 - 10:49
+6
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥
ﺍﺯﺧﺪﺍ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ : ﭼﻪ ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﻓﺮﯾﺪﻥ پسرا ﺩﺍﺷﺘﯽ؟
ﺧﺪﺍ ﻧﮕﺎﻫﯽ به ﺟﺒﺮﺋﯿﻞ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :
.
.
.
.
.
.
.
....
.
.
.
.
.
.
ﻣﮕﻪ ﻧﮕﻔﺘﻢ ﺑﺎ ﺧﺎﮎ ﻫﺎﯼ ﺍﺿﺎﻓﯽ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺑﺎﺯﯼ ﺩﺭ ﻧﯿﺎﺭﯾﻦ
1 دیدگاه  •   •   •  1393/04/13 - 16:38
+5
محمد
محمد

مردم اغلب بی انصاف و بی منطق و خودمحورند، آنان را ببخش.

اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند ،

ولی مهربان باش…….

2 دیدگاه  •   •   •  1393/03/14 - 20:20
+1
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥







دراین دنیای بزرگ

یکی فقط یکی

میشه جواب تمام احساس عاشقانت

میشه انگیزه ادامه زندگیت

میشه درمون تمام درهات

ای انگیزه زنده بودنم

ای درمان دردهایم

ای جواب احساس عاشقانه ام

دوستت دارم






دیدگاه  •   •   •  1393/02/29 - 10:03
+3
♥ نگار ♥
♥ نگار ♥

ﺍﻭﻧﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﯿﺨﻮﺍﺑﻦ ﺗﻨﺒﻞ ﻧﯿﺴﺘﻦ
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺍﻧﮕﯿﺰﻩ ﺍﯼ ﻭﺍﺳﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻥ ﻧﺪﺍﺭﻥ !

ﻭﮔﺮﻧﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﮕﻮ ﻓﺮﺩﺍ

ﺳﺎﻋﺖ 5 ﺻﺐ ﺑﺮﯾﻢ ﺗﺎﯾﻠﻨﺪ ، ﻫﺮ ﮐﯽ ﭘﺎ ﻧﺸﻪ !... :|

دیدگاه  •   •   •  1393/01/23 - 15:26
+4
صفحات: 1 2 3 4 5 6 پست بیشتر

تفکیک

جستجو برای
نوع پست توسط در گروه تاریخ