وقـــتـــی مـــیـــتـــونـــی حـــالـــمـــو بـــفـــهـــمـــی کـــه...
بـــعـــده 7 ســـاعـــت آهـــنـــگ گـــوش کـــردن، وقـــتـــی داری هـــنـــدزفـــری رو از گـــوشِـــت درمـــیـــاری، گـــوشـــات درد بـــگـــیـــرن.

دختر：سلام(خداکنه بشناستم)
پسر：سلام بفرمایید؟(خدایاینی واقعاخودشه؟)
دختر：نشناختی؟(بااسترس)
پسر：چراشناختم,,,کارم داشتی؟(باخوشحالی)
دختر：شنیدم یکی دیگه پیشته,,خوش میگذره باهاش,,,شوخ هست؟خوش اخلاق هست؟(خداکنه بگه هیشکی نیس باهام)
پسر：اره خوبه,,,خوش میگذره(هیچکس برای من مثه تونمیشه,,,کاش بودی)
دختر：اهاا,,منم اوضام خوبه عالیه عالیم(بدون توهمه چی داغونه)
پسر：....(چرااین رابطه بهم خورد؟)
دختر：چراچیزی نمیگی؟باشه خوش بگذره,خدافظ(خداکنه بگه برگرد)
پسر：حله,,,خدافظ(توروخدانروبمون)

لعنت به این غرور...>_<

اصن پسر باید وقتی اسم دوست دخترشو رو گوشیش میبینه بگه.....اخ اخ خانوممه

عشقبازی به همین آسانی ست...

که دلی را بخری

بفروشی مهری

شادمانی را حرّاج کنی

رنجها را تخفیف دهی

مهربانی را ارزانی عالم بکنی

و بپیچی همه را لای حریر احساس

گره عشق به آنها بزنی

رفتم نمایشگاه اتومبیل، خودرو بخرم 177 میلیون بیشتر نداشتم به فروشنده گفتم قیمت اتومبیل چنده ... گفت 180 میلیون ... سه میلیون کم داشتم. فروشنده گفت میخوای؟ گفتم آره، ولی سه میلیون کم دارم .
نگاهی به تبلتم کرد . گفت تبلت رو سه تومان قبول میکنم .... چند لحظه فکر کردم .. گفتم .. تبلت رو بدم بچه های پیچ رو چه کنم ...
فروشنده گفت قبول ؟!.. گفتم نه من بچه های پیچ رو به سه میلیون ک هیچ، ب سه میلیاردم نمی فروشم ....
.
..
...
سلامتی همه بچه های پیچ...
« مثلا من پولداره بامعرفتم»

هرچه سردتر با من رفتار کرد بیشتر از قبل به او وابسته شدم.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
کولر خونمون رو میگم
وگرنه منو چه به پستای عاشقانه...!!!

من از تمام تو...

دست هایت را می خواهم...

گاهی با یک بی مهری دلی می شکند

گاهی با یک کلمه یک انسان نابود می شود

مراقب بعضی یک ها باشیم

در حالی که ناچیزند همه چیزند ….

 

فکـــرمیــکـردم در قلــب تو محــکوم بـه ابد هستم
یک بـاره جـــاخــوردم
وقتی زندان بان بـرســرم فریــادزد
هـی توآزادی
وصدای گام های غریبه ای به ســلول من می آمد....

ﺳﺮﺁﻏـــــﺎﺯِ ﺯﻧﺪﮔﯽ
ﺑﯽ ﺷﮏ
ﺻﺪﺍﯼِ ﺧﻨﺪﯾﺪﻥِ ﮐﺴﯽ ﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯾﻢ ...
ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺑﺨﻨﺪﯼ !؟
ﻫﻮﺱ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ﯾﮏ ﺩﻝِ ﺳﯿﺮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻢ ...