باز در دست تو دست دیگری است /باز هم دیدم که قولت سر سری است
اولش باور نمی کردم ولی/باورم شد رنگ تو خاکستری است
بعد از آن چشم تو دیگر هیز شد/سهم من از عشق تو ناچیز شد
التماسم کردی و گفتم برو/قلب من از کینه ات لبریز شد
ببین با من چه ها کردی/نمی خواهم که بر گردی
تو تنها لایق اون هرزه های مست و ولگردی
ساده با هر چشمکی دل باختی/هر شبی با یک نفر می ساختی
عاقبت تاوان هر بازیچه را با فدای پاکیت پرداختی
باز اضحار ندامت کرده ای/ از رفیق بد شکایت کرده ای
گریه ات بوی خیانت میدهد/دور شو دیگر تو عادت کرده ای
تقدیم به همه کسانیکه عشقشون هم هرزه بود و هم هرزه دل بود.چقدر من و امثال من ساده ایم زود گول می خوریم واقعا که.چه دورانی شده .
1390/12/14 - 14:00