این قانون طبیــــــــــعت است زخم که میخوری اعتمادت به ادم ها سست میشود ... و باورت رنگ شک می گیرد ان وقت تنها تر از همیشه مینشینی کنج زنـــــــدگی و میشماری درد هایت را غریبه ای می اید با کوله باری از دوست داشتن با دستانی که بوی نوازش میدهد و می گوید به من اعتماد کن انوقت تمام تنت می لرزد که مبـــــــــــادا با خنجری در دست امده باشد و این می شود قصه ای تکراری که دوباره دل میبندی زندگی بازیـــــــــها دارد رفیق
1 امتیاز + / 0 امتیاز - 1390/10/20 - 13:22 در تب عشق

(1 )