مهندس !


گرفتم بعد عمری مدرکی چند
و اینجانب شدم حالا مهندس !

ندانستم که ریزد از چپ و راست
ز پایین و از آن بالا مهندس !

غضنفر گاری اش را هول نمیداد
زنش گفت هول بده یالا مهندس !

تقی هم چونه میزد کنج بازار:
نمی ارزه واسَم والا مهندس !

به مرد قهوه چی میگفت اصغر:
دو تا چاییِ قند پهلو مهندس !

شنیدم کودکی میگفت در دِه
به مردی با چپق، خالو مهندس !

ز جنب دکّه ای بگذشت مردی !
صدا آمد " وَفِرما تو مهندس !"

خلاصه میخورَد خون جماعت
همیشه بدتر از زالو مهندس !

شنیدم با تَشَر میگفت معمار
به آن وردست حمّالش مهندس !

همین مانده که از فردا بگویند
به گوساله و امثالش مهندس !

یِهو یاد سکینه کردم ای داد ...
فدای آن لب و خالش مهندس !

شنیدم که عمل کرده دماغش
خبر داری از احوالش مهندس ؟!

شنیدم بعد تنظیمات بینی
بهش میگن همه خانوم مهندس !


شنیدم بچه زاییده دوباره
بگو هشتا کَمه؟ خانوم مهندس !

سرت رو درد آوردم من مهندس !
سخن از هر دری اومد مهندس !


يكي شيرموز ميخواد با كيك تازه
برو که مشتریت اومد مهندس !
1 امتیاز + / 0 امتیاز - 1391/01/01 - 20:07

(1 )