برای دلم، گاهی مادری مهربان میشوم، دست نوازش بر سرش میکشم، میگویم: غصه نخور، میگذرد … برای دلم، گاهی پدر میشوم، خشمگین میگویم: «بس کن دیگر بزرگ شدی … گاهی هم دوستی میشوم مهربان دستش را میگیرم میبرمش به باغ رویا … دلم، از دست من خسته است ..........
1 امتیاز + / 0 امتیاز - 1390/10/28 - 18:17 در تب عشق

(1 )