M 0 R i c A R L0
moricarlo
فعال ترین و برترین کاربر بیاتویونی
وقتي رسيدن به رستوران , دربون رستوران گفت: سلام بهروز جان ... حالت چطوره ؟؟؟


زنه يه كم غافلگير شد و به شوهره گفت : بهروز , تو قبلا اينجا بودي ؟؟


شوهر: نه بابا اين يارو رو توي باشگاه ديده بودم ...



وقتي نشستن , گارسون اومد و گفت : همون هميشگي رو بيارم ؟؟؟



زنه يه مقدار ناراحت شد و گفت : اين از كجا ميدونه تو چي ميخوري ؟؟؟



شوهر : اينم توي همون باشگاه بود يه بار وقت خوردن غذا منو ديد ...



خواننده رستوران از پشت بلندگو گفت : سلام بهروز جان ... آهنگ مورد علاقتو ميخونم برات ....



زنه ديگه عصباني شد و كيفشو برداشت از رستوران اومد بيرون.



شوهره دويد دنبالش . زنه سوار تاكسي شد ....



بهروز جلو بسته شدن در تاكسي رو گرفت و خواست توضيح بده كه حتما اشتباهي پيش اومده و منو با





يكي ديگه اشتباهي گرفتن ....



زنه سرش داد زد و انواع فحشارو بهش داد ...



يهو راننده تاكسي برگشت گفت : بهروز ايني كه امشب مخشو زدي خيلي بي ادبه ها !!!! :))))))))))
3 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/02/24 - 15:01 در CARLO
دیدگاه

(3 )