دختر برای حل مسئله استاد رفت پای تخته; لبه چادرش روی زمین کشیده میشدپسر یه چشمک به دختر پشت سری انداخت روشو برگردوند و با نیشخندی گفت: بچه ها به شریفی بسپریم لازم نیس امروز کلاس رو جارو بزنه (خنده کلاس)
دختر خیلی جدی و آروم برگشت و رو به پسر گفت:
پس کی میخواد تو رو جمع کنه!؟
همون صداها این بار بلندتر خندیدن
9 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/03/02 - 20:19 در CARLO
دیدگاه
mana-lover

on pesare to bodi???{-1-}{-1-}

1392/03/3 - 15:52

(9 )

باز نشر