یه روز از بیرون اومدم رفتم رو تخت خوابیدم

مامان و بابام اومدن بالا سرم و با محبت هرچه تمام دست تو موهام کرد و گفت :

الهی قربونش برم …

بعد با یه لحن غم انگیز به بابام گفت : خوب شد دختر نشد وگرنه رو دستمون باد میکرد !
3 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/03/08 - 11:50 در CARLO

(3 )