M 0 R i c A R L0
moricarlo
فعال ترین و برترین کاربر بیاتویونی
دیروز تو پارک نشسته بودم یه مادرو دختر با یه دخترکوچولو صندلی روبروم نشسته بودن{-102-}، بعد چند لحظه دیدم اینا نگاهشون به منه و یکم نیششون بازه {-11-}{-11-}{-7-}! یدفه دختر کوچولوهه اومد پیش من! بهم گفت عموجون !{-25-} منم با اینکه تاحالا سی چهل بار عمو شدم! اما نمیدونم چرا این عموجون گفتن دختره خیلی بهم چسبید{-41-}! بغلش گرفتم یه بوسش کردم {-49-}و با لبخند گفتم جونم عموجون ؟ دختره با خنده : عمو مامانم میگه شما زیپ شلوارتون بازه ه ه ه !!{-15-}{-15-}{-16-}{-7-}
5 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/04/05 - 23:43 در CARLO
دیدگاه
NEGAR1992

{-59-}

1392/04/5 - 23:55
striker

{-18-}

1392/04/6 - 00:39

(5 )