کاش میمرد این ساعت دلتنگی
و کاش نگاهم بدون تصور خاطراتت بسته میشد
نه غروب برایم معنی دارد نه طلوع
نه سکوت را میفهمم نه شلوغی را
کاش بمیرد این ساکن شدن
بمیرد این روزهای ساده و بی تو گذشتن
حتی مـــــــــــرد بودن را دیگر دوست ندارم
نه مرد نه زن دیگر هیچ چیز را دوست ندارم
سکوت کنم و دلم را ببندم روی تمام احساسات
که این خانه خراب از ابتدا هم خانه خراب بود
بی نام
4 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/04/15 - 22:48 در
CARLO