تو کجايي سهراب؟
آب را گل کردند
چشم ها را بستند و چه با دل کردند...
واي سهراب کجايي آخر؟
زخم ها بر دل عاشق کردند
خون به چشمان شقايق کردند...
تو کجايي سهراب؟
که همين نزديکي عشق را دار زدند،
همه جا سايه ي ديوار زدند...
اي سهراب کجايي که ببيني حالا
دل خوش مثقالي است!
دل خوش سيري چند؟
صبر کن سهراب...
گفته بودي قايقي خواهي ساخت...!
قايقت جا دارد؟
من هم از همهمه ي اهل زمين دلگيرم!
5 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/04/17 - 14:31 در
CARLO