Prof.Dr.Abdolreza Sh.Farahani
A-Sh-F
پزشک معتمد بیاتویونی

آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت خواست تنهایی ما را به رخ ما بکشد تنه ای بر در این خانه ی تنها زد و رفت دل تنگش سر گل چیدن ازین باغ نداشت ...قدمی چند به آهنگ تماشا زد و رفت مرغ دریا خبر از یک شب توفانی داشت گشت و فریاد کشان بال به دریا زد و رفت

6 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/05/03 - 12:01 در یکی بود ... یکی نبود

(6 )

باز نشر