من توی این حجم کرخت بودن می پوسم..
من از این درد از این فاصله می سوزم..
من شکل توام پر چرک و خونابم..
من تن زخمیه پلنگی که تو خوابم..تو که شکستی و شکست واسه منم خواب تو..تو و پشت منو و پشت سرهم خنجر نو..بعد شیش سال سگی
هنوز زخمت رو قلبه..بعد این همه سالم هنوز اون درد قبله..که مثل خوره می خوره روحمو تو تاریکی..مثل جغد
کوری که تو کوچه باریکی..که تو بن بست تن تو خفه شدم.. قاطی بودم و با تو پاتی یک دفعه شدم..
مجنونی که گیتارشو با چش تو کوک کرد..چقد شعر شدم برات با ردیف برگرد..چقد ضجه مکیدم تو عالم
مستی که..نرم تو خلا یادت و اینکه نیستی که..بشیم نئشه ازهم بزارم سرتو رو سینم..
بازم خیس شی با گریه های بی دلیلم...بازم بغض تو گلوم ...بزنه چمبره...بازم بخندی مثل همیشه
بگی میگذره...مثل غزل بشی اشکی بشی تو چشام.. دوباره مهدی موسوی بخونی برام...
هر دونه دونه خاک تنت واسم عزیز بود...با اینکه رابطمون همیشه تو اوج و حضیض بود...
با اینکه تموم ثانیه ها با تو شکنجه...شدم ولی وقتی نیستی این عمق رنجه...که هستن از بار معناییش خالی
میشه...سایه ی ثانیه های ساعت سالی میشه..که پنجره ها از زخم تن تو شکستن...
که حنجره ها همه خفه شدن و بستن...من ترسو تنها تورو ترانه کردم...
صد بار قسم خوردم برنگردم...ولی مگه میشه نمیشه تو خاکمی...
واسه تو دائم الوضو ام تو نمازمی...واسه توئه لامصب این پر پر زدن...ببین روزی که جنازمو واست اوردن..
2 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/05/03 - 16:36