يه دوس دخـتر پـاکـدامن هم نداريم تو اين ماه عزيز ببريمش خونه با خانواده بشينيم
پاي سفره ي افطار بعد هِي مامانم نگاش کنه بگه واي عروس گلم چه چادر بهش مياد
بعد اونم ذوق مــرگ بشه از خجالت بياد خودشو بچسبونه به مــن
! منم يکي بخوابونم زيـرگوشش بگم درست بشين جلو چارتا بزرگتر والا
(3 ) |