ﭘﻴﺮ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﻨﺸﻲ ﺍﺵ ﮔﻔﺖ ﻳﮏ ﻫﻔﺘﻪ
ﺑﺮﻳﻢ ﺷﻤﺎﻝ !
ﻣﻨﺸﻲ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﮔﻔﺖ ﻳﮏ ﻫﻔﺘﻪ
ﻣﻴﺮﻡ ﻣﺎﻣﻮﺭﻳﺖ !
ﺷﻮﻫﺮﻩ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﮔﻔﺖ ﻳﮏ...
ﻫﻔﺘﻪ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﺎﻟﻴﻪ !
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺧﺼﻮﺻﻴﺶ
ﮔﻔﺖ ﻳﮏ ﻫﻔﺘﻪ ﻣﻴﺮﻩ ﻣﺮﺧﺼﻲ !
ﺷﺎﮔﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﺑﺰﺭﮔﺶ ﮔﻔﺖ ﺁﻗﺎ ﺟﻮﻥ
ﻳﮏ ﻫﻔﺘﻪ ﺗﻌﻄﻴﻠﻢ ﻣﻴﺸﻪ ﺑﺮﻳﻢ ﺷﻤﺎﻝ؟ !
ﭘﻴﺮﻣﺮﺩ ﺯﻧﮓ ﺯﺩ ﻗﺮﺍﺭﻭ ﺑﺎ ﻣﻨﺸﻲ ﮐﻨﺴﻞ
ﮐﺮﺩ
منشی به شوهر گفت قرارم کنسل شد
شوهره هم قرار کنسل کرد
دوست دختره با شاگردش گفت بیا سر کلاس
شاگرد هم به بابا بزرگش گفت من نمیام شمال
دوباره ﭘﻴﺮ ﻣﺮﺩ ﺑﻪ ﻣﻨﺸﻲ ﺍﺵ ﮔﻔﺖ ﻳﮏ ﻫﻔﺘﻪ
ﺑﺮﻳﻢ ﺷﻤﺎﻝ !
4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/05/20 - 18:47

(4 )