به چشمانم آموختم جز شاديها چيز ديگري را نبيند


اما غافل از اين بودم که اين چشم ها


به من خيانت خواهد کرد


و در مقابل غمها و تاريکي ها مرا تنها خواهند گذاشت


به خود گفته بودم زندگي را دگرگون خواهم کرد


تمام غمها و سياهي ها را به دست فراموشي خواهم سپرد


و آنها را در بستر زمان دفن خواهم کرد


اما غافل بودم و ندانستم زندگي بازيگريست


که آهنگ او هر لحظه تغيير ميکند


حال من مانده ام و تنهايي و يک دنياي غم و اندوه



(نجیب زاده)
4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/05/21 - 14:36 در کافه تنهایی

(4 )