تو را من چشم در راهم شباهنگام



که می گیرند در شاخ تلاجن * سایه ها رنگ سیاهی



وزان دلخستگانت راست اندهی فراهم



تو را من چشم در راهم.



شباهنگام ، در آن دم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند



در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام



گرم یادآوری یا نه ، من از یادت نمی کاهم



تو را من چشم در راهم

5 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/05/22 - 16:36 در کافه تنهایی

(5 )