تاریکم ای یلدا مهتاب میخواهم

لب تشنه ام ای اشک سیلاب میخواهم


در حسرت موجم باران کفافم نیست


درمان درد من باران نم نم نیست !!


بس تشنه میمانم غر ق پریشانی


تا آسمان ها را برمن بگریانی


چشم من از وقتی باعشق تو تر شد


آئینه چندین باآینه ای  تر شد


پیدا شو ای مرحم !


بر زخم پنهانم


تا صبح دیدارت بیدار خواهم ماند

4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/05/28 - 17:55 در کافه تنهایی

(4 )