دلم انگاری گرفته قد بغض یاکریما
عصر جمعه توی ایوون میشینم مثل قدیما
تو دلم میگم آقا جون تو مرادی من مریدم
من باندازه ی وسعم طعم عشقتو چشیدم
کاشکی از قطره ی اشکت کمی آبرو بگیرم
یعنی تو چشمه ی چشمات با نگات وضو بگیرم
برای لحظه ی دیدار از قدیما نقشه داشتم
یدونه هدیه ی ناچیز واسه تو کنار گذاشتم
یادمه یکی بهم گفت هر کی تنهاست توی دنیا
یدونه نامه ی خوش خط بنویسه واسه آقا
کاغذ نامه رو بعدش توی رودخونه بریزه
بنویسه واسه مولاش خاطرت خیلی عزیزه
4 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/05/29 - 11:42
فدای احساسه پاکت....
1392/05/29 - 12:09