گير دادن رستم به سهراب:


*چنين گفت:رستم به سهراب يل*


*كه من آبرو دارم اندر محل*..

.

*مكن تيزونازك دو ابروي خود*


*دگرسيخ سيخي مكن؛موي خود*


*شدي در شب امتحان گرم چت*


*بروگمشو اي خاك برسرت*


*اس ام اس فرستادنت بس نبود*


*كه ايميل وچت هم به ما رونمود*


*رها كن تو اين دخت افراسياب*


*كه مامش تو را مي نمايد كباب*


*اگر سربه سر تن به كشتن دهيم*


*دريغا پسر،دست دشمن دهيم*


*چوشوهر دراين مملكت كيمياست*


*زتورانيان زن گرفتن خطاست*


*خودت را مكن ضايع از بهراو*


*به درست بپرداز و دانش بجو*


*درين هشت ترم،اي يل باكلاس*


*فقط هشت واحد نمودي تو پاس*


*تو كز درس و دانش گريزان بدي*


*چرا رشته ات را پزشكي زدي*


*من از گور بابام پول آورم*


*كه هر ترم،شهريه ات را دهم*


*من از پهلوانان پيشم پسر*


*ندارم بجز گرز و تيغ و سپر*


*چو امروزيان،وضع من توپ نيست*


*بو دخل من هفده و خرج بيست*


*به قبض موبايلت نگه كرده اي*


*پدر جد من را در آورده اي*


*مسافر برم،بنده با رخش خويش*


*تو پول مرا مي دهي پاي ديش*


*مقصر در اين راه تهمينه بود*

*كه دور از من اينگونه لوست نمود*


*چنين گفت سهراب،اي ول پدر*


*بود گفته هايت چو شهد و شكر*


*ولي درس و مشق مرا بي خيال*


*مزن بر دل و جان من ضد حال*


*اگر گرم چت يا اس ام اس شويم*


*از آن به كه يك وقت دپرس شويم*
5 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/05/29 - 17:21 در یکی بود ... یکی نبود

(5 )