دختر : عشقم می خوام یه چیزی بگم ولی قول بده که عصبانی نشی...
پسر : باشه...بگو...
دختر :داداشم هفته پیش خواهرتو دیده و خیلی خوشش اومده...و می خواد که باهاش حرف بزنه...
پسر :چییی؟؟؟؟ غلط کرده...استخوناشو خورد می کنم...دندوناشو می ریزم تو حلقش...اون کی باشه که به ناموس من نگاه کنه؟؟!!به چه حقی می خواد دستشو بگیره؟؟
دختر :میشه دستمو ول کنی؟؟؟ لطفا"؟؟؟
پسر :چراا؟؟؟
دختر :چون توام الان دست ناموس داداشمو گرفتی...منو فراموش کن و برو مواظب ناموست باش و به ناموس بقیه کاری نداشته باش.
3 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/05/30 - 18:54 در CARLO

(3 )