من به خدا که ازخداغیرخدانمی خواهم
درددلم دوا بودازتودوا نمی خواهم
ساکن خلوت دلم بردرگل چرا روم
شاه جهان جان منم نان چوگدا نمی خواهم
برسردارعشق اوتا که قدم نهاده ام
دیرفنا گذاشتم داربقا نمی خواهم
روضه تراوحورهم نارتراونورهم
من به خداکه راضیم جزکه رضا نمی خواهم
4 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/06/01 - 18:18 در
یکی بود ... یکی نبود