بگو چکار کنم ؟
با فلفلی که طعم فراق میدهد
با دردی که فصل را نمیشناسد
با خونی که بند نمیآید
بگو چه کار کنم ؟
وقتی شادی به دُم بادکنکی بند است
و غم چون سنگی
مرا در سراشیب یک دره دنبال میکند
دلم شاخهی شاتوتی
که باد
خونش را به در و دیوار پاشیده است
غلامرضا بروسان
6 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/06/07 - 21:53 در
بهانه هاي دلتنگي