من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوتِ روشن با تو گریسته ام
برای خاطر زندگان،
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام
زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال
عاشق ترینِ زندگان بوده اند
دست ات را به من بده
دستهای ِ تو با من آشناست
ای دیریافته با تو سخن میگویم
5 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/06/09 - 00:12 در
یکی بود ... یکی نبود