توکیستی که صدایت به آب می ماند؟


تبسمت به گل آفتاب می ماند


تنت به پیرهن صورتی ودامن سرخ


به تنگ نیمه پری از شراب می ماند


به پشت چشم تو آن سایه های رنگارنگ


به نقش قوس وقزح در حباب می ماند


توراشبی سرراهی دولحظه دیدم وبعد


به خانه یاد تو کردن به خواب می کاند


ازآن تبسم نوشت به سینه یادی ماند


چوبرگ گل که به لای کتاب می ماند


کسی که شعر تورا گفت نشئه ی سخنش


به مستی می بی رنگ ناب می ماند.

2 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/06/09 - 21:26

(2 )