میگویم:چتربیاورم؟

شایدباران ببارد!

میگویی:زودبرمیگردیم مگرچقدرراه رفتنمان وقت میگیرد؟

میگویم:بعدازسالهاآمده ای که کمی بمانی..

میخواهم تاجایی که میتوانیم قدم بزنیم،

برویم تمام راههای نرفته را..

حالاکه سکوت شب است

تاصبح به تمام راههایی برویم که سالهاست برآنهاقدم نگذاشته ایم..

می خواهم بدویم،

می گویی باشد؛

میرویم تاخودصبح می دویم تاآنجاکه بخواهیم؛

میگویم:چتربیاورم؟شایدباران ببارد!

میگویی:چترنمی خواهد؛

خیال که خیس نمی شود....


1 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/06/17 - 20:16 در کافه تنهایی

(1 )