باز هم کنار دریا و کفهای ساحل
گیسوانت را بیاور شانه پیدا می شود
بغض داری شانه ی مردانه پیدا می شود
امتحان کن ساده و معصوم لبخندی بزن
تا ببینی باز هم دیوانه پیدا می شود
من اسیر عابر این کوچه پاییزیم
ور نه هر جایی که آب و دانه پیدا می شود
عصر پاییزی زیباییست لبخندی بزن
یک دو فنجان چای در این خانه پیدا می شود


1392/06/18 - 18:41 در کافه تنهایی