می روم و می نشینم کنج پشت بام... زل می زنم به اسمان و سوسوی ستاره هایش. زانوهایم را محکم بغل می کنم، تو نیستی و امشب حتی خیالت را هم به سراغ من نفرستاده ای... ستاره ها را می بلعم مبادا ستاره ای بی خبر خاموش شود.
2 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/06/19 - 19:01 در
1عاشقانه و دانلود