گل سرخی به او دادم . گل زردی به من داد...!!
برای یك لحظه ی ناتمام قلبم از طپش افتاد ... !!!
با تعجب پرسیدم :
مگر از من متنفری ... ؟؟؟
گفت :
نه ؛ باور كن ... نه !!!
ولی چون تورا واقعا دوست دارم نمی خواهم پس از آنكه
از لبانم كام گرفتی برای پیدا كردن گل زرد ؛ زحمتی به
خود هموار كنی ..
(3 ) |