آغ.وش هیچ خیالی ...
بوی آشنای بازوانت را نداشت ...
و نجوای هیچ بارانی ...
هم صدای لبهای تو نبود ...
اینک تو را ...
بیخیال و بی باران ...
کجای این شب حسرت ...
جستجو کنم ؟ ...
6 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/06/29 - 23:59 در بهانه هاي دلتنگي

(6 )