گاهی می نشینم یک گوشه و آرام آرام در تنهایی خودم اشک می ریزم ... و بعد شروع می کنم به بازی کردن با اشکهایم و فراموش می کنم همه چیز را .. من ٬ اشک ٬ قافیه بازی و ... یک چیز دیگر کم است ! تو.. لعنتی! باز خودت را انداختی توی زندگیم............
2 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/07/02 - 22:12

(2 )