پاییز که شد؛


به جُرمِ کم کاری اخراجش کردند؛


رُفتگری که عاشق شده بود؛


و برگ ها را قدم می زد و جارو نمی کرد ...
2 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/07/04 - 11:13 در کافه تنهایی

(2 )