گفــت:نمیـــخوام قلبـــتو بشکنم...اما منـــطقی باش
مـــا اصلا بــــهم نمیــخوریم
گفتــــم:هــه
....شـــکست....
گفت:میدونســتم قلـــبتو میشکنم با این حرف
امـــا تو نـــمی تونی منـــو به آرزو هام
گفتـــم:قلبمو نگفتم..سنـــگینی حرفت پشتــمو شکست ...بســلامت..
.....رفــــــت ......
رســـید دم در گـــفت خداحافظ...گفتم حالا شــکست...در رو بست رفت...
داد زدم بیـــــداد کردم
هی گفتم ...قلبم ...پشتم.....شکست...
اما اون قیـــــمت اینــــا رو نمــــیدونست
اون نداشتــــنمو تو ســـرم زد و رفـــــت...
4 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/07/07 - 22:35 در
کافه تنهایی