روباه گفت: تو اگر دوست میخواهی مرا اهلی کن.
شازده کوچولو پرسید: اهلی یعنی چه؟
روباه گفت: یعنی ایجاد علاقه کردن.
شاده کوچولو پرسید: چطوری؟
روباه گفت: با صبوری کردن ...
روباه گفت: ارزش گل تو به قدر ِ عمریـست
که به پاش صرف کردهای ..
شازده کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد:
- به قدر عمریـست که به پاش صرف کردهام ..
روباه گفت: انسانها این حقیقت را فراموش کردهاند
اما تو نباید فراموشش کنی
تو تا زندهای، نسبت به چیزی که اهلی کردهای مسئولی.
تو مسئول گـُلتی...
شازده کوچولو برای آن که یادش بماند تکرار کرد :
« من مسئول ِ گـُلمَم. »
شازده کوچولو _ آنتوان دوسنت اگزوپری
7 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/07/09 - 14:55 در
بهانه هاي دلتنگي