۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞حرف ها را می ریزم در ساک و
ساکت از کنار تو می گذرم۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞می گذارم چشم ام
لوح باستانی آن اندوهی باشد۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞که راز خلقت اجدادت را در آن می خوانی
ساک ات را کنار پلک ام بگذار۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞بردار ، ساکی پر از حرف ...
تا بگذری از کناره ها۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞
۞۞۞۞۞۞۞۞۞۞با من .
1392/07/16 - 19:33 در
کافه تنهایی