▬▬▬▬▬▬▬▬
راه که می افتم
قیامت از کف پاهایم بیرون می زند
زنی در گرد و غبارجا میماند
سایه اش را بر میدارم
می پیچم دور گردنم
اینجا در داغ ترین روز ها هم
نه تگرگ اجازه می دهد
به آسمان برگردی
نه زمهریر تعارف میکند ته نشین شوی▬▬▬▬▬▬▬▬
1 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/07/16 - 19:37 در
کافه تنهایی