تو که نیامده . . . میروی !
تو که میروی . . . نیامده !
.
کمی صبر گن
بگذار خوب شوم
آنوقت میتوانم
.
.
تابستانی که گذشت
"پائیزی که نیستی"
زمستانی که سرما زد
.
همه و همه را برایت تعریف کنم . . .
.
بگذار آجرهای خیال را از زمین بردارم
.
تا خوابهایم خوب شوند
زخمهایم شعر شوند
.
و من آرام چشمانم را باز کنم . . .
.
راستی شاعر نوشته های من
.
من را یادت میاید ؟
یادت من را میخواهد ؟
.
.
دروغ بگو . . .
.
.
.
"چشمانت از این فاصله پیدا نیست"


3 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/07/18 - 19:58 در 1عاشقانه و دانلود

(3 )