در تصوراتم
گاهی
خودم را در راه یافتن جایی
که خاطرات در ان جایی ندارد
تجسم میکردم
جایی که نه شکستها ونه دوریها ونه.....
هیچکدام را در ان جایی نیست
مثلا پارادایز
ولی دیروز فرصتی کردم وبه یک خانه سالمندان سری زدم
پرادایزی بود انجا
همه الزایمر داشتند
عجب بهشتی بود
مست مست
ولی
منو نگرنداشتن
گفتند برای اینجا موندن شرایطت جور نیس
1 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/07/26 - 15:39 در
یکی بود ... یکی نبود