درد...


چه حقیرند مردمی که نه جرأت دوست داشتن دارند و

نه اراده‌ی دوست نداشتن و

نه لیاقت دوست داشته شدن و

نه متانت دوست داشته نشدن و

مدام شعر عاشقانه می‌خوانند



و تراژدی غم‌انگیز انسان این است که آنچه هست،

نباید باشد و آنچه باید باشد،

نیست و همه حرف‌ها همین است وهمه‌ی دردها همین جا است.

درد روح این است و این است که:




«انسان شقایقی است که با داغ زاده است.»
2 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/08/18 - 16:31 در یکی بود ... یکی نبود

(2 )