و خاطرات ...
نه مجالِ گریز میدهند
نه رخصتِ خلوتی
خاطرات روحِ تو را میدرند
در رخوتِ سردِ روز هایت
چنان بارانی ات میکنند
که برگ ریزان سهم تو میشود
خاطرات از تو و لحظههایت عبور میکنند
میدوی...
و میدوند
و نمیدانی کدامیک زنده تر است
نیکی فیروزکوهی