کل خاندانمون نشسته بودن.داییم گف تو خیلی دلقکی،باید بجای میمون تو رو میفرستادن فضا...
منم یکم اندیشه کردمو گفتم:حلال زاده ب داییش میره!!!
ی سکوت خاصی همجارو گرف اون لحظه!
4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/08/29 - 21:38 در اعترافای باحال

(4 )