بر لبانم غنچه لبخند پژمرده است
نغمه ام دلگیر و افسرده است
نه سرودی نه سروری
نه اوازی نه شوری
زندگی گویی ز دنیا رخت بسته است
یا که خاک مرده روی شهر پاشیده است
این چه ایینی چه قانونی چه تدبیریست
من از این ارامش سنگین و صامت
عاصیم دیگر
من از این اهنگ یکسان و مکرر
عاصیم دیگر....