یلدا نام فرشته ای است بالا بلند، با تن پوشی از شب و ستاره

یلدا نرم نرمک با مهر آمده بود ...

با اولین شب پاییز آمده بود

و هر شب ردای سیاهش را قدری بیشتر بر آسمان می کشید

تا آدمها زیر گنبد کبود آرامتر بخوابند .

یلدا هر شب بر بام آسمان و در حیاط خلوت خدا راه می رفت

و لابه لای خوابهای زمین لالایی اش را زمزمه می کرد

گیسوانش در باد می وزید و شب به بوی او آغشته می شد !

یلدا شبی از خدا پاره ای آتش قرض گرفت

آتش که می دانی همان عشق است ؛

یلدا آتش را در دلش پنهان کرد تا شیطان آن را ندزدد.

آتش در وجود یلدا بارور شد

فرشته ها به هم گفتند:

یلدا آبستن است، آبستن خورشید

و هر شب قطره ای از خونش را به خورشید می بخشد

و شبی که آخرین قطره را ببخشد، دیگر زنده نخواهد بود ...

فرشته ها گفتند:

فردا که خورشید به دنیا بیاید یلدا خواهد مرد

یلدا آفرینش را تکرار می کند.

راستی فردا که خورشید را دیدی به یاد بیاور که او دختر یلداست

و یلدا نام همان فرشته ای است که روزی از خدا پاره ای آتش قرض گرف
6 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/09/27 - 12:07 در CARLO

(6 )