خدايا...
آغوشت را امشب به من قرض می دهی؟

برای گفتن از تمام خستگی هایم
گفتن حرف های پشت سکوتم

اما نه! برای گفتن،چیزی ندارم!
اما برای شنفتنِ حرفهایِ تو گوش بسیار ...
می شود من بغض کنم؛

تو بگویی: مگر خدایت نباشد که تو اینگونه بغض کنی ...

بگویم:خدایا خسته ام ،خسته تر از همیشه
بگویی:خودم تمام خستگی هایت را میخرم
می شود من بگویم خدایا؟

تو بگویی: جانِ دلم...

بگویم: آغوشت را کم دارم
و تو بگویی :بیا... آغوشم برای تو... فقط آرام باش...

می شود بیایی؟؟؟؟
تـــمــنـــا می کنم......

5 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/10/01 - 18:32

(5 )