یك شب تو را به خلوت خود میهمان كنم
از طعم دلربای لبت نوش جان كنم
یك شب كه در هیجان تن منی
بر آبشار دست تو خود را روان كنم
وقتی حصار سینه ی من شد دو دست تو
من هم تو را به سینه فشارم ، همان كنم
لبهای من چو به پیشانیت نشست
گیسوی تو را به سرم سایبان كنم
كم كم كمك كه رسیدم به گونه هات
با داغ سینه ام آن را نشان كنم
چشم تو را كه آیه ی عشق است و التماس
با چشمهای عاشق خود مهربان كنم
عشق من ای امید من ای التیام من
اینگونه می شود كه تو را بر زبان کنم
8 امتیاز + /
0 امتیاز - 1392/10/12 - 20:59 در
گروه کامپیوتر