تـا کـه دلبـسـته ی آن زلـف پـریــشـان توام
جـان بـه کـف جامه دران برسرمـیدان توام
تـا کـه با تــیــر نـگـاهـت دل مـا دوختـه ای
دیـن ودل بـاخـتـه و گـوش بــه فـرمان توام
حیـرتم نیست از ایـن بی سـر وسامـانی دل
بلکه مـحو لب وآن چـهـره ی خـنـدان تـوام
گر تـو از شوق وجودت به تمـاشـای خودی
مـن چـو آیـیـنـه هـمـه دیــده وحـیـران تـوام
تـا ابـد چـون نـکـشـم نـاز سـراپـات کـه مـن
در ازل سـاخـتـه پـرداخـتـه ی جـان تـوام
بـی وفـا بــر جـگـر ســوخـتـه آبـی نـزدی
سـاقی امشب کرمی ،دسـت بــه دامان تـوام
ای زلیخا زچـه رو سـرخـوشی از جام جفا
یـوســف بـی گـنـه افــتـاده بـه زنـدان تـوام
گـر کـند صیـد غـزالـی غـزلـم نیست عجـب
من که شب تـا به سحرمـرغ غزلخوان توام....





4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/10/16 - 19:28 در بوووووووسه

(4 )