دیروزرفته بودیم خونه عمه ام عیددیدنی وازاین چیزا
با عمه خانمم توعالم بردارزاده وعمه ای شوخی وکمی اذیتش میکردم ک یهوچشم تون روزبد نبینه باعصبانیت گفت خیلی احمقی بی شعوری و...
منم با مظلومیت تمام گفتم بامنی!؟
گفت :نه باعمه تم!
بابا بخودتون رحم کنید!
2 امتیاز + /
0 امتیاز - 1393/01/08 - 21:21 در
اعترافای باحال