آیینه پرسید چرا دیر کرده است؟
نکند دل دیگری او را اسیر کرده است؟
خندیدم و گفتم او فقط اسیر من است
تنها دقیقه ای تاخیر کرده است
گفتم امروز هوا سرد شده است
شاید قرار تغییر کرده است
خندید ب سادگیم آینه
و گفت : احساس پاک تو را
زنجیر کرده است
گفتم از عشق من چنین سخن مگو
گفت خوابی سال ها دیر کرده است
در آیینه ب خود نگاه می کنم آه
عشق تو عجیب مرا پیر کرده است
گفت آینه ک منتظر نباش او برای همیشه دیر کرده است
4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1393/01/11 - 21:26

(4 )