بابام داشت با عصبانیت نصیحتم می کرد منم داشتم چایی میخوردم

یه دفعه گفت تو چیکاره ای ؟

منم با جدیت تمام چاییو بهش نشون دادم گفتم :

من یک کاپیتان هستم :)

هیچی دیگه 4 روزه به لطف مادرم تو راهرو میخوابم :|

4 امتیاز + / 0 امتیاز - 1393/01/17 - 16:08

(4 )